Web Analytics Made Easy - Statcounter

این وبگاه به نقل از حماد صبح می‌نویسد که رژیم سعودی تشنه‌لب در حال چرخش به دور برکه عادی‌سازی رسمی روابط با اسرائیل است که این چرخش قراین بسیاری داشته که هر از گاهی همراه با شرایط مناسب یا مناسب پدیدار شده است.

این نویسنده فلسطینی به اظهارات «بندر بن سلطان» رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودی در اکتبر سال ۲۰۲۰ اشاره می‌کند که گفته بود زمان آن فرا رسیده است که عربستان سعودی ابتدا به منافع خاص خود به عادی‌سازی روابط با اسرائیل نگاهی بیفکند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این یادداشت همچنین گریزی زده شده به اقدام مصر در به رسمیت‌ شناختن مالکیت عربستان سعودی بر جزیزه‌های «تیران» و «صنافیر» برای ایجاد ارتباط جغرافیایی مستقیم میان عربستان و فلسطین اشغالی و همچنین پروژه شهر «نئوم» در شمال غرب عربستان که شرکت‌های صهیونیستی هم‌اکنون در حال فعالیت در آن هستند تا این شهر در آینده به مرکز تلاقی فراگیر اقتصاد،‌ تجارت و گردشگری دو طرف تبدیل شود.

 رأی الیوم به طرح اخیر سعودی برای کاشت ۵۰ میلیون درخت در خاورمیانه؛ پروژه‌ای که زمینه را برای نزدیک شدن و عادی‌سازی روابط با تل‌آویو فراهم می‌کند و در عین حال، به اظهارات دور روز پیش «فیصل بن فرحان» شاهزاده و وزیر امور خارجه عربستان سعودی اشاره می‌کند که در گفت‌وگو با شبکه سی‌ان‌ان گفت: «نمی‌داند که آیا معامله‌ای برای عادی‌سازی قریب‌الوقوع میان عربستان سعودی و اسرائیل در کار است یا خیر».

نویسنده در ادامه با تعجب می‌پرسد که وزیر امور خارجه عربستان سعودی در این خصوص چیزی نمی‌داند آن هم در حالی که خود در دل این گام است! و می‌افزاید عجیب بودن این نفی در اینجا خود اثباتی روشن و در عین حال پنهان است مبنی بر اینکه عادی‌سازی رسمی روابط آرام آرام در حال نزدیک شدن است.

در ادامه آمده است که اظهارات اخیر بن فرحان خود گواهی است بر کج شدن مسیر ریاض به سمت عادی‌سازی رسمی و علنی با تل‌آویو درست آنجا که گفت: «عادی‌سازی جایگاه اسرائیل در منطقه خاورمیانه فواید عظیمی برای تمام منطقه خواهد داشت و از نظر اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بسیار سودمند خواهد بود».

رأی الیوم همچنین نوشته است که قاعدتا امارات و بحرین نمی‌توانستند روابط خود با اسرائیل را اینگونه فراگیر عادی‌سازی کنند مگر با موافقت رژیم سعودی که اظهارات «الی کوهن» رئیس موساد در تاریخ هفدم ماه مارس گذشته خود مهم‌ترین مهر تأیید بر نزدیک بودن عادی‌سازی روابط رژیم سعودی با اسرائیل است.

رئیس موساد پیش‌بینی کرده بود که عربستان سعودی یکی از سه کشوری عربی باشد که به عادی‌سازی روابط با اسرائیل نزدیک می‌شود و در عین حال، وعده «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی درباره نزدیک بودن زمان افتتاح خط پروازی میان تل‌آویو و مکه نیز خود تأییدی بر این امر است.

نویسنده با جلب توجه‌ها به استفاده نتانیاهو از نام مکه مکرمه و نه ریاض می‌گوید: «اما اینکه وزیر [خارجه سعودی] لزوم حل مشکل فلسطین را پیش از عادی‌سازی رسمی روابط کشورش با اسرائیل مشروط می‌کند، این شرط‌گذاری‌ها گذراست و او یقینا می‌داند که اسرائیل هیچ یک از مشکلات فلسطینیان را حل نخواهد کرد».

رأی الیوم آورده است که انصراف از این شرط‌گذاری‌ها در لحظه سازگار شدن با یکدیگر بسی آسان است؛ سازگاری که بی‌شک در حال نزدیک شدن است و انگیزه‌های انجام این عادی‌سازی روابط و امتیازات وسوسه‌کننده آن در سیاست‌های رژیم سعودی قوی‌تر، بیشتر و مهم‌تر از حل مشکل فلسطین است.

در ادامه این یادداشت آمده است که «محمد بن سلمان» ولی‌عهد سعودی در حال حاضر کنترل رژیم سعودی را به دست دارد و در ادامه اشاره شده است به سفر او در سال ۲۰۱۸ به آمریکا و اظهارات او در جمع برخی شخصیت‌های یهودی که طبق این یادداشت او در آن جمع گفته بود: «اگر کشورش صد مشکل داشت، فلسطین مشکل شماره صد بود» یا به عبارتی دیگر، بی‌ارزش بودن آرمان فلسطین.

نویسنده در پایان این یادداشت با اشاره به موارد مذکور و «انحطاط عربی» می‌گوید که عادی‌سازی روابط میان دو طرف در آینده نزدیک غافلگیرکننده نخواهد بود.

311311

کد خبر 1501032

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل عربستان عادی سازی رسمی روابط عادی سازی روابط عربستان سعودی رژیم سعودی رأی الیوم تل آویو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۶۶۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرطان اسرائیل در روزهای پایانی

پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت امریکا، توافق عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر می‌کرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادی‌اش بیشتر تبلیغ می‌شد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر می‌شد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاه‌های امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شده‌اند و اعتراضات گسترده آن‌ها به چالشی امنیتی برای سران دولت‌های غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت:  هدف خطرناک‌ترین توافق عادی‌سازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی در پایتخت‌های عربی اجرایی شود که حتی زمزمه‌هایی برای عادی‌سازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد. 

عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشته‌ها را پنبه کرد و چنان ضربه‌ای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید. 
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربی‌اش، حملات موشکی، توپخانه‌ای و زمینی گسترده‌ای را علیه ساکنان بی‌دفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بی‌آنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است. 
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روش‌های پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونه‌ای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمین‌های اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بی‌ثباتی سیاسی هم از چالش‌های امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانه‌ها در می‌آرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگ‌تری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند. 

سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولت‌های غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعده‌ای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشک‌های بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آن‌هم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقه‌ای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشک‌ها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.

اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور می‌کنیم، نه تنها از طرح عادی‌سازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی می‌کنند. آن‌ها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شده‌اند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجه‌ای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاه‌های امریکا و اروپا به جنازه او لگد می‌زنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمی‌کند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری می‌کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مناظره آتشین آمریکایی‌ها و سعودی‌ها درباره ایران در شبکه اسرائیلی!
  • آیا عادی سازی روابط ریاض و تل آویو قریب الوقوع است؟
  • گزینه‌های آمریکا در برابر بلندپروازی‌های اتمی عربستان
  • فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ آمریکایی به عربستان؟!
  • آمریکا به دنبال فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ به عربستان است
  • شرط آمریکا برای توافق امنیتی با عربستان ؛ پای اسرائیل در میان است
  • عادی سازی روابط با اسرائیل، شرط امضای توافقنامه دفاعی آمریکا و عربستان
  • نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل
  • سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
  • سالیوان: توافق دفاعی آمریکا با عربستان بدون رابطه ریاض با اسرائیل امکان‌پذیر نیست