رای الیوم: ترامپ حتی از نتانیاهو هم صهیونیستتر و افراطیتر است
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۶۱۷۶۸
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم با اشاره به این که دولت ترامپ از کابینه نتانیاهو صهیونیستتر و افراطیتر است افزود هزینههای دو روز جنگ عربستان در یمن، برای جبران کسری بودجه آنروا کافی است.
رای الیوم نوشت: در ابتدا باید به این مسئله اشاره کرد که تصمیم دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای متوقف کردن کمکهای کشورش به آنروا در چارچوب توطئه صهیونیستی-آمریکایی برای لغو حق بازگشت بیش از پنج میلیون و چهارصد هزار آواره فلسطینی به سرزمینشان به موجب قطعنامه 194 سازمان ملل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تصمیم آمریکا که آوارگان فلسطینی را هدف قرار می دهد، زیرا حق بازگشت آنان، محور و اساس قضیه فلسطین است، کامل کننده اقدامات دیگری چون تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به آن و همچنین تصویب قانون سرزمین یهودیان است که کنست رژیم صهیونیستی اخیرا آن را به تصویب رساند تا بر جنبه اشغالگری پروژه صهیونیستها تاکید کند. تکمیل سه گانه به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، قانون موسم به سرزمین یهودیان و آغاز فرایند انحلال آنروا به عنوان مقدمه ای برای لغو حق بازگشت آوارگان فلسطینی، به منزله حذف سه محور اصلی تشکیل دهنده قضیه فلسطین است، یعنی بازگشت، کشور مستقل و تعیین سرنوشت و در نتیجه حذف مسئله آزاد کردن فلسطین و عدم صحبت درباره آن و حتی نفی وجود ملت فلسطین؛ همانطور که گلدا مایر، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی گفته بود «ملت فلسطین کجاست؟»
محمد النوبانی، نویسنده این مقاله در روزنامه اینترنتی رای الیوم در ادامه مینویسد: در وهله اول باید بگویم من به عنوان یک فلسطینی و همچنین بسیاری مانند من، هیچ کمکی از آمریکا نمی خواهیم و دستان آنها را آغشته به خون صدها هزار شهید و مجروحی می دانیم که بر اثر حمایت آمریکا از اسرائیل قربانی شدند، اما چیزی که بیش از هر چیز دیگری ما را می آزارد، حالت درماندگی است که ما را به بردگان و گدایانی تبدیل کرد که لقمه نان خود را از کشورهای توطئهگر و همپیمان با دشمنان گدایی می کنیم، همان کشورهایی که خواستار حذف قضیه فلسطین هستند. اما چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد این است که میزان کمکهای مادی آمریکا به آنروا، چیزی در حدود 364 میلیون دلار است و این مقدار حتی برای هزینه های شخصی برخی از مسئولان عرب بویژه در کشورهای حوزه خلیج فارس کافی نیست و اگر این کشورهای عربی از تعهدات ادعایی خود سر باز نمی زدند و برای راضی کردن واشنگتن به منظور حمایت از آنان که بدون آن حتی یک هفته هم نمی توانند در جایگاه حکمرانی خود باقی بمانند، پیدا و پنهان با اسرائیل همپیمان نمیشدند، میتوانستند مبلغی بسیار بیشتر از کمک آمریکا را برای حمایت از ملت فلسطین فراهم کنند.
اگر بخواهیم از آمار و ارقام صحبت کنیم، باید گفت از مجموع بودجه سال 2017 آنروا که به 874 میلیون و 177 هزار و 965 دلار رسید، میزان کمک مادی آمریکا در آن، 364 میلیون و 265 هزار و 585 دلار بود. با وجود اینکه میزان کمک آمریکا به این سازمان امدادگر پناهندگان فلسطینی، سهم بسزایی از مجموع کمکها را شامل می شود، اما می توان آن را از اموال عربی بویژه از عربستان و کشورهای خلیج فارس جبران کرد، البته اگر تصمیم سازی های مادی و سیاسی آنها وابسته به تصمیمات آمریکا نبود. می توان این مبلغ را تنها با کاستن دو روز از هزینه های جنگ عربستان علیه یمن تامین کرد، به گونه ای که در گزارشی صادره از دانشگاه هاروارد آمریکا آمده است که عربستان روزانه دویست میلیون دلار برای آن جنگ تجاوزکارانه هزینه می کند.
البته قرار است عربستان که میزان کمکهایش به آنروا در سال گذشته به 59 میلیون و 275 هزار و 555 دلار رسید، کمکهای مادی قطع شده آمریکا را پرداخت کند؛ به گونهای که منابع آمریکایی خاطر نشان کردند ترامپ حاکمان کشورهای عربی خلیج فارس را مجبور به پرداخت سهم آمریکا خواهد کرد و علاوه بر آن شرط دیگری نیز برای آنان دارد و آن تلاششان برای حذف حق بازگشت ملت فلسطین به سرزمین خودشان برای همیشه است، درست همانطور که نتانیاهو می خواهد.
اما چیزی که حتمی است و نتانیاهو و ترامپ آن را نمی دانند، این است که حق بازگشت برای ملت فلسطین، به یکی از اصول مقدس تبدیل شده است که نمی توان از آنها کوتاه آمد یا آن را با تکه نانی معاوضه کرد. از این رو، توطئه جدید آمریکا علیه آنروا و در نتیجه حق بازگشت، ناکام خواهد ماند، زیرا اولا ملت فلسطین هرگز توافق و سازش را بر سر حقوق مشروع خود نمی پذیرد و ثانیا اینکه واگذاری این اختیارات به آنروا بر اساس قطعنامه صادره از جمعیت عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفت و لغو آن نیازمند قطعنامه دیگری از طرف صادرکننده است و اکثر کشورهای عضو سازمان ملل حامی ملت فلسطین هستند نه آمریکا و اسرائیل؛ در نتیجه هر گونه تصمیمی از این دست به تصویب نخواهد رسید. ثالثا وخیم شدن شرایط و اوضاع پناهندگان فلسطینی، آنان را به سوی مقاومت به عنوان پاسخی به ظلم و ستم و محرومیت از ساده ترین نیازهای زندگی انسانی با عزت سوق خواهد داد و این همان چیزی است که دستگاه امنیتی اسرائیل آن را دریافت و به نتانیاهو درباره پیامدهای خطرناک اوضاع امنیتی در پی آن هشدار داد.
در پایان می توان گفت دولت ترامپ صهیونیستتر و افراطیتر از کابینه نتانیاهو است و اگر هیچ نگرانی درباره منافعش در منطقه نداشته باشد، دشمنی خود را با هر فلسطینی، عرب و مسلمانی دوچندان خواهد کرد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آمریکا دونالد ترامپ رژیم صهیونیستی فلسطین عربستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۶۱۷۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاحطلبان میگوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هممیهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هممیهن میافزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است. مهمترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است:
۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گرانقیمت نفت و گاز خود به اروپا میبرد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کردهاند.
۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازیهای برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هممیهن، چشمانش را ببندد!
۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامنسازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بیثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاشهای مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارتهای سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
۶) اذعان هممیهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل میگفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هممیهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!